نامه آبراهام لینکلن به آموزگار پسرش
به پسرم درس بدهید او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید، که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید. اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. ب...
نویسنده :
مامانی
16:58
سينه خيز رفتن
سینه خیز رفتنت مبارک مامان جون .ایشالله دوییدنتو ببینم.... چند روز پيش از حالت نشسته به چهاردست و پا مي شدي و بعد كه واست ني ناي ناي مي خوندم كمرتو جلو و عقب مي كردي . امروز ظهر كه داشتم نهارتو آماده مي كردم از اپن نگاهت كردم ديدم سرجات نيستي . با عجله اومدم بيرون ديدم با سينه خيز اومدي تا در آشپزخونه . منو بگي تا دیدمت خندیدی و ذوق کردی قربون پسر خوش خنده و خوشگلم برم من ... خیلی خوشحالم کردی وروجکم . ...
نویسنده :
مامانی
16:58
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم
تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی شب 23 رمضان با بابايي و علي رفتيم مسجد جامع ( بابايي از كوچكي هر سال شبهاي قدر به اين مسجد مي ره ) . خيلي پسر خوبي بود و تا يك ساعت مونده به اذان بيدار بودي. اميدوارم مثل اسمت عالي باشي و حضرت علي(ع) را در همه مراحل زندگيت الگو قرار بدي. ای کاش علی شویم و عالی باشیم هم سفره کاسه سفالی باشیم چون سکه به دست کودکی برق زنیم نان آور سفره های خالی باشیم ...
نویسنده :
مامانی
16:58
تعمير صندلي
اين صندلي چرا خراب شده ؟ الان درستش مي كنم . . . فكر كنم بايد اين دسته رو بكشم. . . اين چقدر محكمه ! چرا در نمياد ! آهان .. . الان درست شد . هورا .... آفرين به خودم . ديدي كاري نداشت . ماماني اگه وسيله خراب ديگه اي داري بيار درستش كنم . ...
نویسنده :
مامانی
15:51
كلاغ پر و باي باي
علي نازم ده روزي ميشه كه باي باي و كلاغ پر و سرسري رو ياد گرفته . ولي هنوز دس دسي نمي كنه . اولين بار كه داشت برنامه فتيله ها رو نگاه مي كرد و داشتند خداحافظي مي كردند . ديدم علي هم مثل اونا داره باي باي مي كنه. دو سه روز بيشتر سينه خيز نكرد و تازه هشت ماهش تموم شده بود كه شروع كرد به چهار دست و پا رفتن . وقتي براش ني ناي ناي مي خونيم كمرش رو جلو و عقب مي كنه . فداي رقصيدنت بشم ماماني . دستمال كاغذي كه پر نداره ... ...
نویسنده :
مامانی
15:50
بازي با دستمال كاغذي.
چند لحظه تنهات گذاشتم ماماني . بچم انگار داره پشمك مي خوره ... تا منو ديدي سرتو كج كردي كه من نبينم داري دستمال مي خوري . . . بعدش هم كه برنامه رنگين كمان شروع شد شروع كردي با دستمال رقصيدن ... ...
نویسنده :
مامانی
0:24
علي و آقا فيله
عمه جون از مسافرت اين اسباب بازي رو براي علي زحمت كشيدند آوردند . اگه گفتيد چرا يه گوش بيشتر نداره ؟ چون علي آقا يه گوشش رو كنده . تازه براي اون يكي هم يه نقشه هايي داره ... بعدش هم با آهنگ آقا فيله شروع كرد به ني ناي ناي ... ...
نویسنده :
مامانی
0:24
بدون عنوان
كلاغ پر و باي باي
علي نازم ده روزي ميشه كه باي باي و كلاغ پر و سرسري رو ياد گرفته . ولي هنوز دس دسي نمي كنه . اولين بار كه داشت برنامه فتيله ها رو نگاه مي كرد و داشتند خداحافظي مي كردند . ديدم علي هم مثل اونا داره باي باي مي كنه. دو سه روز بيشتر سينه خيز نكرد و تازه هشت ماهش تموم شده بود كه شروع كرد به چهار دست و پا رفتن . وقتي براش ني ناي ناي مي خونيم كمرش رو جلو و عقب مي كنه . فداي رقصيدنت بشم ماماني . دستمال كاغذي كه پر نداره ... ...
نویسنده :
مامانی
23:26