عليعلي، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

علي هديه آسماني

جشن تولد يكسالگي

جشن تو جشن تولد تموم خوبیاست         جشن تو شروع زیبای تموم شادیاست                     جشن تو شروع یک روز مقدس برام                                وقت شکرگزاریه به سوی درگاه خداست عزیزم هدیه من برات یه دنیا عشقه            زندگیم با بودنت درست مثل بهشته...   ...
15 دی 1390

چند روز تا يكسالگي

يك هفته بيشتر تا يكسالگي علي جون بيشتر نمونده . انگار همين ديروز بود كه با تولدش به زندگيمون رنگ و بوي ديگه اي داد. انشاءا... همه ني ني ها هميشه سالم و سلامت باشن . علي منم همين طور . تازگيها ياد گرفته و مي ايسته . از مبل بالا و پايين ميره . 7 تا دندون داره .... چهار تا بالا و سه تا پايين. الهي شكر ميگه .   ...
4 دی 1390

سالگرد ازدواج

  بر من مباد بي تو ماندن ، بي تو بودن ، بي تو خفتن ،  بي تو رفتن.   يحيي جان ! سالروز باهم بودنمان مبارك. ...
24 آذر 1390

با تلفن حرف زدن علي جون

علي جونم تازگيها ياد گرفته با تلفن حرف ميزنه . تا گوشي تلفنو ميبينه سريع ميره و گوشي رو برميداره و شروع ميكنه به حرف زدن . بين حرف زدناشم مكث ميكنه ، ميخنده ، بعضي موقع ها با عصبانيت و خيلي جدي حرف ميزنه . فداش بشم كه با بازيگوشيهاش هر روز بيشتر دل مي بره.   ...
2 آذر 1390

جشن تولد دختردايي سارا و پسردايي اميرمحمد

چند روز پيش جشن تولد سارا و اميرمحمد بود كه چون هردوشون توي آبان بدنيا اومدند براشون يه جشن تولد گرفتند. ايشاءا... جشن تولد 120 سالگيشون . اميرمحمد كه سه سالش شده و به علي ميگه داداش علي به سريال خلبان بابايي خيلي علاقه داره به خاطر همين من هم واسش يه لباس خلباني هديه گرفتم. ماشاءا... خيلي شيرين زبونه . بابايي علي بهش ميگفت رفيق بيا با هم بازي كنيم . اخماش رفت تو هم و گفت من كه فقير نيستم!!!   علي جون دختردايي سارا  رو خيلي دوست داره و وقتي تو بغلشه بغل هيچ كي نمي ره.   ...
2 آذر 1390

خوابيدن علي جون

هنوز سرماخوردگيت ادامه داره ماماني ولي ماشاءا... هنوز وروجك بازي ها و شيطنت هات رو داري . تازه خوابونده بودمت كه ديدم يه صدايي اومد دويدم سمت اتاق و ديدم بله علي آقا هنوز پنج دقيقه نشده بيدار شده و آويز تختشو از جا درآورده . شبا هم كه ياد گرفتي كنار تخت وايسي و لامپ رو خاموش و روشن كني و تا 20 بار اين كارو نكني نمي خوابي . تازگيها هم ياد گرفتي دست به هر چيزي كه مي خواي بزني اول انگشتتو تكون مي دي و ميگي دس ( يعني دست نزن كه بابايي يادت داده ) . ...
25 آبان 1390

عيد سعيد غدير مبارك

به روز غدیر خم از مقام لم یزلی به كائنات ندا شد به صوت جلی  كه بعد احمد مرسل به كهتر و مهتر امام و سرور و مولا علیست علی   عید غدیر خم بر شما مبارك تلويزيون كه برنامه مولودي عيد غدير پخش ميكرد هر وقت علي علي مي گفت علي جونم فكر ميكرد كسي داره صداش ميكنه و به تلويزيون نگاه ميكرد . فدات بشم كه انقدر شيرين و خوشمزه شدي . انشاءا... توي زندگي حضرت علي(ع) رو الگوي خودت قرار  بدي و مولا هم هميشه محافظ شما و همه بچه ها باشه. ...
25 آبان 1390